پزشکی و سلامت

یادگیری دانش در مغز شما چگونه است

ما اغلب دانش را “دانستن چیزی” می پنداریم (به عنوان مثال دانستن اینکه پاریس پایتخت فرانسه است) و هر یک از ما، روشهای مختلفی (مانند دانستن چگونگی گره زدن یا راه اندازی ماشین) را برای به دست آوردن دانش داریم. اکنون یک مطالعه جدید درباره توالی مراحل انجام برنامه های مغزی برای رسیدن به دانش در مغز انجام شده و نبض دیجیتال تشریح می کند که این یادگیری چگونه اتفاق می افتد.

در مقاله ای که علوم روانشناسی منتشر کرده است محققان دانشگاه کارنگی ملون راهی برای رمزگشایی اطلاعات رویه های مورد نیاز برای گره زدن یک طناب، با دقت کافی برای تشخیص اینکه کدام تصویر گره در مغز در حال برنامه ریزی یا انجام است، پیدا کرده اند.

برای رسیدن به این نتیجه گیری، دکتر رابرت میسون و مارسل ابتدا گروهی از شرکت کنندگان را آموزش دادند تا بتوانند هفت گره مختلف را به هم گره بزنند. این در حالی بود که وقتی شرکت کنندگان در حال گره زدن بودند با یک اسکنر MRI از مغز آنها اسکن می گرفت.

یافته های اصلی آزمایش این بود که هر گره از امضای عصبی متمایزی برخوردار است. بنابراین محققان می توانند بگویند کدام گره از دنباله تصاویر مغزی آن جمع آوری شده است. علاوه بر این، امضاهای عصبی موقع گره زدن و برنامه ریزی برای گره زدن بسیار شبیه هم بودند.

دکتر رابرت میسون و مارسل خاطرنشان كرند: گره زدن يك عمل باستاني و غالباً انجام شده توسط انسان است و سرشار از رویه های روزمره برای کسب دانش است که آن را می توان به هدفي مناسب براي تحقيق تبدیل كرد و دانستن اینکه مغز چگونه رویه های خواسته شده را یاد می گیرد بخش مهمی از علم یادگیری است.

یادگیری دانش در مغز شما چگونه است

محققان با الگوریتم یادگیری ماشینی موفق شدند داده های fMRI را از طریق کارآزمایی پردازش کنند که در آن شرکت کنندگان از نظر ذهنی گره ای مانند کاسه یا یک گره خم را به هم گره می زدند و با این کار ارتباط بین هر یک از گره ها و امضاهای عصبی مربوطه را می آموزند.

دکتر رابرت میسون می گوید: هنگامی که ما نمایه های عصبی گره زدن های هر گره خاص را در مغز مشخص کنیم، ما قادر به پیش بینی اطلاعاتی قبل از شروع گره زدن خواهیم بود که این اطلاعات به ما نشان میدهد مغز چگونه یاد میگیرد. آنچه این یافته را از مطالعات قبلی “رمزگشایی مغز” متمایز می کند دانستن اینکه چگونه یک توالی خاص بیش از مدت زمان معین انجام می شود.

در سال 1951 کارل لاشلی متخصص اعصاب و روان از هاروارد اظهار داشت که یک عمل پیچیده مانند نواختن آهنگ در ساز موسیقی نیاز به ارتباط بین مراحل پی در پی درگیر در این روش دارد. وی فرض کرد كه برای سازماندهی ترتیب مراحل به ساختار ذهنی مراتب بالاتر به برنامه ریزی نیاز دارد. یافته های جدید دکتر رابرت میسون و مارسل وجود چنین بازنمایی ذهنی مراتب بالاتر به منظور یادگیری دانش در مغز را تأیید می کند.

شناسایی نمایه های عصبی روش های خاص در مغز می تواند به توسعه تکنیک های آموزشی مرتبط با مغز (رایانه ای که یک روش ذهنی را به روشی روباتیک تبدیل می کنند) مفید باشد.

 

منبع: medicalxpress

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا